پویاروز – آب، این عنصر بیرنگ و بیبو، همیشه در فرهنگ ما نماد پاکی و زندگی بوده است. اما امروز، همانطور که بدن انسان میتواند ورمی خاموش در زیر پوست پنهان کند، آب نیز زخمی پنهان در دل دارد؛ زخمی که نامش «بحران» است.
بحران آب در ایران و جهان دیگر یک هشدار دور نیست، بلکه واقعیتی است که زیر پوست زندگی روزمره ما جریان دارد.
رودخانهها هنوز جاریاند، اما جریانشان ضعیفتر شده است. چاهها هنوز آب میدهند، اما عمقشان هر روز بیشتر میشود و این همان ورم خاموشی است که دیر یا زود به سطح میآید و همه را درگیر میکند.
از نشانههای آشکار بحران باید به خشکیدن تالابها و دریاچهها، از ارومیه تا هامون، فرونشست زمین در دشتهای حاصلخیز، مهاجرت روستاییان به شهرها به دلیل بیآبی و کاهش کیفیت آب آشامیدنی و افزایش هزینههای تصفیه اشاره کرد.
به درستی که این علامت های هشدار دهنده نشان میدهند که ورم دیگر زیر پوست باقی نمانده و به سطح آمده است.
بحران آب تنها یک مسئله طبیعی نیست و بازتابی از رفتارهای انسانی است. مصرف بیرویه، کشاورزی سنتی و پرمصرف، مدیریت ناکارآمد منابع و بیتوجهی به چرخههای طبیعی، همه دست به دست هم دادهاند تا این ورم بزرگتر شود.
رسانهها باید این حقیقت را با صدای بلند در بطن مجازی و حقیقی فریاد بزنند که بحران آب، بحران آینده نیست، بلکه بحران امروز است.
همانگونه که برای درمان ورم باید به ریشه بیماری پرداخت، برای بحران آب نیز باید به سرچشمه توجه کرد و در این میان اصلاح الگوی مصرف در خانهها و صنایع، بازچرخانی و استفاده دوباره از آب در شهرها، آموزش و فرهنگسازی در میان نسل جوان، توجه به دانش بومی و تجربههای محلی در مدیریت منابع و همکاری منطقهای و جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی بسیار حائز اهمیت است.
رسانهها وظیفه دارند بحران آب را نه بهعنوان یک خبر گذرا، بلکه بهعنوان یک پرونده دائمی دنبال کنند.
رسانهها باید با گزارشهای میدانی، تحلیلهای کارشناسی و روایتهای انسانی، این بحران را به دغدغهای عمومی تبدیل کنند.